تاریخچه و اهمیت تأمین مالی زنجیره تامین

نویسنده: محمد نثاری
مدیر بازرگانی شرکت تولیدی و بازگانی خلق آفاق
دکتری مدیریت تکنولوژی

تاریخچه تأمین مالی زنجیره تامین

تاریخچه تامین مالی زنجیره تامین را می‌توان به بین‌النهرین (عراق، کویت و سوریه امروزی) نسبت داد، جایی که تامین مالی مبتنی بر قرارداد صورتحساب[1] به عنوان نوعی تامین مالی تجاری، حدود ۴۰۰۰ سال پیش مورد استفاده قرار می‌گرفت. تامین مالی مبتنی بر قرارداد صورتحساب شامل خرید فاکتورهای یک شرکت توسط یک عامل (به عنوان مثال، یک بانک) و پیش پرداخت وجه نقد یا سرمایه در گردش در مقابل حساب‌های دریافتنی پرداخت نشده آن است. از دیگر اشکال اولیه تامین مالی زنجیره تامین می‌توان به سفته‌های تنزیل شده و پرداخت زودهنگام اشاره کرد. در ادامه تاریخچه مختصری از تامین مالی زنجیره تامین ارائه می گردد:

  • حدود ۱۷۵۴ سال قبل از میلاد، قوانین مربوط به تامین مالی مبتنی بر قرارداد صورتحساب در قانون بابل (قانون حمورابی) ثبت شده است.
  • در سال ۱۱۸ پیش از میلاد، در دوران سلسله هان در چین، سفته‌های چرمی تحت نام «پول نقد پرنده» به عنوان ابزار قابل مذاکره برای بازرگانان چای استفاده می‌شد.
  • در سال ۵۷ میلادی، رومی‌ها سفته‌های تخفیف‌دار را برای تسویه بدهی‌های تجاری به مأموران جمع‌آوری مالیات می‌فروختند.
  • در طول دهه ۱۳۰۰ در اروپا، بانکداران شروع به پرداخت‌های زودهنگام برای تحویل و پرداخت غلاتی که قرار بود به خارج از کشور ارسال شوند، کردند.
  • در دهه‌های ۱۶۰۰ و ۱۷۰۰، تامین مالی مبتنی بر قرارداد صورتحساب به یک روش تجاری محبوب در بین استعمارگران انگلیسی تبدیل شد.
  • در دهه ۱۸۰۰، تامین مالی مبتنی بر قرارداد به دلیل ظهور صنعت نساجی به عنوان یک ابزار تأمین مالی داخلی محبوبیت پیدا کرد.
  • در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، تامین مالی مبتنی بر قرارداد صورتحساب محبوبیت بیشتری پیدا کرد، زیرا شرکت‌ها به دلیل افزایش نرخ بهره و مقررات بانکی با چالش‌هایی در دریافت جریان نقدینگی سنتی از بانک‌ها مواجه بودند.
  • در دهه ۱۹۸۰، تولیدکنندگان خودرو (به عنوان مثال، فیات) از فرآیندی مشابه تامین مالی مبتنی بر قرارداد معکوس برای کمک به تأمین‌کنندگان در کسب حاشیه سود بهتر استفاده کردند.
  • تا دهه ۱۹۹۰، بانک‌های بزرگ آمریکایی مانند GE Capital رسماً شروع به گنجاندن تامین مالی مبتنی بر قرارداد در خدمات مالی خود کردند.
  • پس از بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۷، تأمین مالی زنجیره تأمین به عنوان یک جایگزین قوی برای تأمین مالی سنتی بانک‌ها ظهور کرد.
  • پس از شیوع کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰، تأمین مالی زنجیره تأمین به یک کانال مالی پایدار برای شرکت‌های زنجیره تأمین تبدیل شد.

فرصت بازار برای تأمین مالی زنجیره تأمین قابل توجه است. بازار جهانی برای مدیریت مطالبات با حجم معاملات سالانه در سال 2020، 1.3 تریلیون دلار تخمین زده شد. در این سال وام‌دهی مبتنی بر دارایی و تنزیل بدهی‌ها به ترتیب تقریباً 100 میلیارد دلار و 340 میلیارد دلار بوده است. اندازه بازار جهانی برای تامین مالی مبتنی بر قرارداد معکوس 275 میلیارد دلار تخمین زده می شود. بیش از نیمی از شرکت‌ها قصد داشتند سازوکارهای تامین مالی زنجیره تامین را پیاده‌سازی کنند. تقاضا برای تأمین مالی زنجیره تأمین برای برخی از شرکت‌های تخصصی تامین مالی زنجیره تامین در طول همه‌گیری کووید-19 سه برابر گردید. پتانسیل رشد تأمین مالی زنجیره تأمین بسیار زیاد است. از نظر مفهومی، تمام صورتحساب ها و رسیدهای صادر شده توسط شرکت‌هایی که می‌توانند از تأمین مالی زنجیره تأمین پشتیبانی کنند، در سطح جهان به 17 تریلیون دلار می‌رسد و کل دارایی‌های واجد شرایط برای برنامه‌های تامین مالی زنجیره تامین در سال 2018 در سطح جهان 65 تریلیون دلار تخمین زده شده است. پیش‌بینی می‌شود که حجم کل تأمین مالی زنجیره تأمین تا سال ۲۰۲۵ به ۲.۵ تریلیون دلار برسد. با این حال، رشد تأمین مالی زنجیره تأمین با چالش‌های عملی متعددی روبرو است که باید به آنها پرداخته شود. به عنوان مثال، اکثر برنامه‌های تأمین مالی زنجیره تأمین نیاز به تأیید شرکت‌های بزرگ، مانند تأمین‌کنندگان یا خریداران اصلی دارند، زیرا مشاغل کوچک اغلب فاقد توانایی رهبری ابتکارات تأمین مالی زنجیره تأمین هستند. طبق گفته مکینزی، کمتر از ۱۰٪ از تأمین‌کنندگان غیرسرمایه‌گذاری موفق به دریافت تأمین مالی برای صورتحساب های خود شده‌اند. علاوه بر این، پشتیبانی فناوری برای راه‌حل‌های تأمین مالی زنجیره تأمین، به ویژه راه‌حل‌های مبتنی بر تأمین‌کننده، محدود است که منجر به مدیریت ناکارآمد فرآیند و از دست رفتن فرصت‌های تأمین مالی می‌شود.

اهمیت تأمین مالی زنجیره تامین

شکاف اعتباری ایجاد شده توسط موسسات مالی رسمی برای کسب و کارهای کوچک می‌تواند تا حدی توسط تامین مالی زنجیره تامین پر شود. دلیل این امر این است که تامین مالی زنجیره تامین می‌تواند دو مسئله‌ای را که در تامین مالی سنتی بانک‌ها وجود دارد، برطرف کند:

  1. کمبود اطلاعات زنجیره تامین: اطلاعات مربوط به تراکنش‌های زنجیره تامین از شرکت‌های زنجیره تامین می‌تواند نگرانی‌های موسسات مالی در مورد ریسک‌ها را کاهش دهد، به ویژه اگر این موسسات ریسک‌گریز باشند. مشارکت شرکت‌های زنجیره تامین در تامین مالی، شرکت وام گیرنده را قابل اعتمادتر می‌کند که تا حدودی کمبود اعتبار کسب و کارهای کوچک را جبران می‌کند.
  2. ریسک‌های بالا: تقسیم ریسک از شرکت‌های زنجیره تامین (به عنوان مثال، ضمانت‌های شرکت‌های زنجیره تامین) ریسک‌های موسسات مالی را کاهش می‌دهد و وام دادن به کسب و کارهای کوچک را سودآورتر و جذاب‌تر می‌کند.

امروزه، تقریباً غیرممکن است شرکتی را پیدا کنید که بدون مشارکت در هیچ فعالیت زنجیره تأمین، به صورت جداگانه فعالیت کند. در زمینه زنجیره‌های تأمین، کمبود منابع مالی در یک شرکت می‌تواند عملکرد کل زنجیره تأمین را به خطر بیندازد. بنابراین، تأمین مالی زنجیره تأمین به عنوان یک راه حل قابل قبول برای شرکت‌های دارای محدودیت سرمایه ظاهر می‌شود، زیرا سایر شرکت‌ها می‌توانند از کمک به شرکت‌های دارای محدودیت سرمایه شریک خود در همان زنجیره تأمین بهره‌مند شوند.

همانطور که جان موناهان، رئیس جهانی تأمین مالی زنجیره تأمین در سیتی‌گروپ، در مارس 2020، در طول شیوع کووید-19، اظهار داشت: “در دو هفته گذشته، شاهد شرکت‌هایی بودیم که به دنبال تأمین مالی زنجیره تأمین هستند تا ببینند چگونه می‌توانند به تأمین‌کنندگان کوچک خود کمک کنند “. سخنگوی شرکت بوئینگ نیز تأیید کرد که این شرکت به تأمین‌کنندگان خود این مکان را فراهم نموده است که از ترتیبات تأمین مالی زنجیره تأمین خود برای مقابله با جریان نقدی عملیاتی خود استفاده کنند.

شرکت‌های زنجیره تأمین مایل به شرکت در تأمین مالی زنجیره تأمین هستند زیرا این کار می‌تواند برای همه طرف‌های درگیر سودمند باشد. به طور خاص، توسعه تأمین مالی زنجیره تأمین را می‌توان به عوامل زیر نسبت داد:

تقاضای کسب و کارهای کوچک:

  • نیاز به تامین مالی: نیازهای فوری تامین مالی میلیون‌ها کسب و کار کوچک با سرمایه محدود، بازار قابل توجهی برای تامین مالی زنجیره تامین ایجاد کرده است.

چشم‌انداز بانک‌ها:

  • فرصت‌های تامین مالی: بانک‌ها در همه کشورها تحت نظارت هستند و به دلیل مقررات سختگیرانه‌تر، با فشار برای گسترش بازارهای خود و توسعه طرح‌های تامین مالی نوآورانه مواجه هستند. مقررات بانکی به عنوان شمشیری دولبه برای تامین مالی عمل می‌کنند. از یک سو، این مقررات نقدینگی بانک‌ها را بهبود می‌بخشد و خطرات ورشکستگی را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، بازار مالی سنتی را کوچک می‌کند و بانک‌ها را به جستجوی فرصت‌های تجاری جدید سوق می‌دهد. در نتیجه، تامین مالی زنجیره تامین به سرعت به عنوان یک بخش بازار جدید و به سرعت در حال رشد برای اکثر بانک‌ها ظهور می‌کند.

جذابیت زنجیره‌های تامین:

  • رشد زنجیره‌های تامین: با گسترش قابل توجه اقتصادهای جهانی در دهه‌های اخیر، دامنه و پیچیدگی زنجیره‌های تامین به طرز چشمگیری افزایش یافته است. برای مثال، بوئینگ قطعات خود را از تأمین‌کنندگان مختلفی تهیه می‌کند که به نوبه خود به تأمین‌کنندگان مواد، توزیع‌کنندگان و شرکت‌های لجستیک شخص ثالث متکی هستند. در نتیجه، به دلیل رشد زنجیره‌های تأمین، نیازهای مالی بیشتری وجود دارد.
  • رقابت افقی بازار: به صورت افقی، شرکت‌ها باید با رقبای خود در همان بازار رقابت کنند و این امر آنها را وادار می‌کند تا شرایط مالی جذاب‌تری را به شرکای زنجیره تأمین پایین‌دستی (مثلاً شرایط اعتباری طولانی‌تر برای اعتبار تجاری) یا بالادستی (مثلاً تأمین مالی خریدار) خود ارائه دهند.
  • مدیریت روابط زنجیره تأمین: به صورت عمودی، زنجیره‌های تأمین با طولانی‌تر شدن، شکننده‌تر می‌شوند و هماهنگی بین شرکت‌های زنجیره تأمین را به طور فزاینده‌ای مهم می‌کنند. شرکت‌ها تمایل بیشتری به کمک به شرکای خود در تأمین مالی لازم از طریق تأمین مالی زنجیره تأمین دارند، زیرا ظرفیت زنجیره تأمین توسط ضعیف‌ترین حلقه تعیین می‌شود.
  • مدل‌های درآمد: با گسترش کسب‌وکار شرکت‌های زنجیره تأمین، آنها به دنبال جریان‌های درآمدی جدید هستند. در حالی که تولیدکنندگان قراردادی و تولیدکنندگان تجهیزات اصلی (OEMها) به دلیل نقششان در حساب‌های باز رایج (یعنی اعتبار تجاری)، تأمین‌کنندگان اصلی موجودی کالا هستند، سایر شرکت‌های زنجیره تأمین نیز در خدمات مختلف تأمین مالی زنجیره تأمین مشارکت می‌کنند. به عنوان مثال، شرکت‌های لجستیک شخص ثالث ممکن است در کنار خدمات لجستیک سنتی خود، خدمات تأمین مالی ارائه دهند و شرکت‌های کانونی مانند خرده‌فروشان بزرگ ممکن است خدمات مالی را برای ایجاد منابع درآمد جدید و در عین حال پشتیبانی از شرکای زنجیره تأمین خود ارائه دهند.

آمادگی فناوری:

  • قابلیت تبادل الکترونیکی داده‌ها[2]: ابزارها و تراکنش‌های جدید تأمین مالی زنجیره تأمین را در سطح جهانی تسهیل می‌کند.
  • پلتفرم اینترنت: اینترنت و خدمات وب جهان‌گستر (WWW) پایه و اساس خدمات تجاری و مالی را بنا می‌نهند و پلتفرم‌های مختلف تأمین مالی زنجیره تأمین را که توسط شرکت‌های غالب زنجیره تأمین، مؤسسات مالی و اشخاص ثالث ایجاد می‌شوند، فعال می‌کنند.
  • داده‌های امن و خدمات مالی: به عنوان مثال، انجمن ارتباطات مالی بین بانکی جهانی (SWIFT)، یک پلتفرم تعاونی جهانی متعلق به اعضا، پیام‌رسانی مالی امن را برای بازارهای سرمایه فراهم می‌کند و تبادل امن داده‌های اختصاصی را در عین تضمین یکپارچگی و محرمانگی، امکان‌پذیر می‌سازد. این امر به کاهش هزینه‌ها و خطرات مرتبط با معاملات امنیتی و راه‌حل‌های بازار مالی کمک می‌کند.
  • فناوری بلاکچین: توسعه فناوری بلاکچین از سال ۲۰۰۹ (یعنی راه‌اندازی بیت‌کوین) بستری عالی برای مدیریت زنجیره تأمین فراهم کرده است تا به طور قابل توجهی کارایی (مثلاً قراردادهای هوشمند و جذب مشتری) را بهبود بخشد و شفافیت و اعتماد (مثلاً تغییرناپذیری) را در بین اعضای زنجیره تأمین افزایش دهد. امروزه، ساختارهای مختلف بلاکچین، مانند بلاکچین‌های عمومی، خصوصی، کنسرسیوم و ترکیبی، به طور گسترده در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.

[1] Invoice Factoringتامین مالی مبتنی بر قرارداد صورتحساب یا فاکتورینگ صورت‌حساب یک روش مالی است که به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا صورتحساب ها یا فاکتورهای پرداخت‌نشده خود را به شرکت‌های فاکتورینگ بفروشند و از این طریق به جریان نقدینگی فوری دسترسی پیدا کنند.

[2] Electronic Data Interchange (EDI)

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *

en_US
Scroll to Top