نویسنده: محمد نثاری
مدیر بازرگانی شرکت تولیدی و بازگانی خلق آفاق
دکتری مدیریت تکنولوژی
امروزه سازوکارهای تأمین مالی زنجیره تأمین همچنان در حال تکامل هستند. خلاصه ای از این سازوکارها بر اساس آغازگر تأمین مالی، منبع تأمین مالی و زمانبندی تأمین مالی در جدول ذیل ارائه شده است.
آغازگر تأمین مالی زنجیره تأمین
یک رویکرد برای طبقهبندی سازوکارهای تأمین مالی زنجیره تامین بر اساس معیار «چه کسی درخواست تامین مالی را آغاز میکند» است. این دستهها به شرح زیر هستند:
- حسابهای دریافتنی (فروشنده محور): حسابهای دریافتنی نشان دهنده پولی است که خریداران برای کالاها یا خدماتی که تحویل داده شده یا استفاده شدهاند اما هنوز هزینه آنها پرداخت نشده است، به فروشنده بدهکارند. حساب های دریافتنی معمولاً به شکل فاکتور است و به عنوان یک دارایی در ترازنامه طبقهبندی میشود. در تامین مالی زنجیره تامین فروشنده محور، حساب های دریافتنی اغلب به عنوان وثیقه برای تضمین وام استفاده میشود یا برای دریافت پول نقد با نرخ تخفیف فروخته میشود.
- موجودی کالا و تولید (فروشنده محور و خریدار محور): موجودی کالا یا کار در حال انجام میتواند توسط فروشندگان یا خریداران به عنوان وثیقه هنگام وام گرفتن از موسسات مالی استفاده شود.
- حسابهای پرداختنی (خریدار محور): برخلاف حساب های دریافتنی، حسابهای پرداختنی نشان دهنده پولی است که یک خریدار به فروشنده خود برای کالاها یا خدماتی که سفارش داده یا تحویل داده شدهاند، بدهکار است. حساب های پرداختنی به عنوان فاکتوری برای پرداخت ارائه میشود و به عنوان یک بدهی در ترازنامه شرکت در نظر گرفته میشود.
- شخص ثالث محور: یک تراکنش تامین مالی زنجیره تامین ممکن است توسط یک شرکت شخص ثالث، مانند یک ارائه دهنده لجستیک شخص ثالث، یک پلتفرم آنلاین یا حتی یک شرکت بیمه آغاز شود.
دستهبندی فوق (به عنوان مثال، فروشنده محور یا خریدارمحور) همچنین با نوع وثیقه مورد استفاده در تأمین مالی زنجیره تأمین، مانند حسابهای دریافتنی، حسابهای پرداختنی و موجودی کالا، مرتبط است. برخلاف تأمین مالی سنتی، که اغلب از داراییهای ثابت به عنوان وثیقه استفاده میکند، تامین مالی زنجیره تامین معمولاً از سرمایه در گردش به عنوان وثیقه استفاده میکند یا حتی سرمایه در گردش را از طریق سازوکارهای مختلف به صورت نقدی (با انتقال حق مالکیت) میفروشد.
منبع تأمین مالی زنجیره تأمین
یکی از چالشهای کلیدی در تأمین مالی زنجیره تأمین، تعیین منبع «تأمین مالی» است – اساساً بر اساس اینکه چه کسی تراکنشهای زنجیره تأمین را تأمین مالی خواهد کرد، سه نوع منبع اصلی وجود دارد:
- بانکها : بانکها از آغاز پیدایش تأمین مالی، ثابتترین منبع تأمین مالی سنتی برای تراکنشهای مختلف تجاری بودهاند و همچنان نقش غالبی در تأمین مالی زنجیره تأمین ایفا میکنند. در تأمین مالی بانکی متعارف، شرکتهای دارای محدودیت سرمایه مستقیماً از بانکها و بدون دخالت سایر نهادهای زنجیره تأمین وام میگیرند. در مقابل، وقتی صحبت از تأمین مالی بانکی تحت برنامههای تامین مالی زنجیره تامین میشود، بانکها اغلب به اسناد پشتیبان (یعنی اطلاعات)، ضمانتنامهها، مشارکتهای مالی و موارد مشابه از شرکتهای درگیر در تراکنشهای زنجیره تأمین نیاز دارند. چه ابتکارات تحت هدایت بانک مانند تجارت اسنادی باشد و چه تأمین مالی زنجیره تأمین تحت هدایت فروشنده و خریدار، بانکها همواره پایه و اساس این تراکنشهای مالی بودهاند. به عنوان مثال، بانکها معمولاً به عنوان عامل در اکثر تأمین مالی فاکتورها و حسابهای دریافتنی عمل میکنند.
- شرکتهای زنجیره تأمین : تأمین مالی حاصل از شرکتهای زنجیره تأمین که در معاملات تجاری آنها مشارکت دارند، خودتامین مالی زنجیره تأمین نیز نامیده میشود. این روش اخیراً رشد سریعی داشته است، به ویژه هنگامی که شرکتهای زنجیره تأمین با محدودیت سرمایه متعلق به گروه اعتباری بدون درجه سرمایهگذاری هستند. این رشد ممکن است افزایش محبوبیت حسابهای باز در تأمین مالی تجاری و راهحلهای تامین مالی زنجیره تامین تحت رهبری خریدار، مانند پرداخت زودهنگام را توضیح دهد.
خود تأمین مالی زنجیره تأمین زمانی پدیدار میشود که یک شرکت زنجیره تأمین پول نقد کافی یا رتبه اعتباری برتر داشته باشد و مایل باشد به افزایش ثبات مالی شرکت زنجیره تأمین شریک خود کمک کند. این شکل از تأمین مالی زنجیره تأمین همچنین میتواند به طور قابل توجهی روابط زنجیره تأمین را تقویت کند، به ویژه با شرکتهایی که از نظر استراتژیک مهم تلقی میشوند.
علاوه بر این، هزینههای تأمین مالی تقریباً 4٪ از کل هزینه کالاهای نهایی را تشکیل میدهد. از این رو، کمک به این تأمینکنندگان/خریداران نه تنها برای شرکای مستقیم آنها بسیار مهم است، بلکه به دلیل کاهش هزینههای عملیاتی کلی، به کل زنجیره تأمین نیز سود میرساند. برای مثال، در برنامههای تأمین مالی زنجیره تأمین والمارت، اولویت با پرداختهای زودهنگام برای تأمینکنندگانی است که رابطه تجاری طولانیمدتی با والمارت دارند. این مدل تأمین مالی خودگردان زنجیره تأمین به نفع خریدار است و مزایایی مانند تخفیف در پرداخت زودهنگام را برای والمارت فراهم میکند. برعکس، تأمینکنندگان میتوانند در تأمین مالی اعتبار تجاری، که به عنوان حسابهای باز نیز شناخته میشود، برای حاشیه قیمت عمدهفروشی بالاتر مذاکره کنند.
- واسطهها : تحول سریع تأمین مالی زنجیره تأمین، راه را برای اشخاص ثالث هموار کرده است تا پلتفرمهای خدمات تامین مالی زنجیره تامین را راهاندازی کنند یا حتی در برخی نقشها، مانند عوامل، جایگزین بانکها شوند. ایجاد این پلتفرمهای خدمات واسطهای به سایر شرکتکنندگان مانند دولتها، مؤسسات مالی و سایر اشخاص ثالث، علاوه بر نهادهای اصلی زنجیره تأمین و بانکها، اجازه میدهد تا به راهحلهای تامین مالی زنجیره تامین بپیوندند. این واسطهها فرصتهای تأمین مالی را به طیف وسیعی از خریداران، تأمینکنندگان و انواع تراکنشها گسترش میدهند و از طیف متنوعی از منابع، کمکهای مالی دریافت میکنند. این شمول به همه شرکتکنندگان اجازه میدهد تا ریسکهای مالی را به اشتراک بگذارند و اثربخشی تامین مالی زنجیره تامین را به سطح بیسابقهای افزایش دهند. این پلتفرمهای خدمات میتوانند توسط تأمینکنندگان پیشرو، خریداران، بانکها یا اشخاص ثالث مانند مؤسسات مالی، شرکتهای لجستیک و حتی شرکتهای بیمه معرفی شوند.
زمانبندی تأمین مالی زنجیره تأمین
برای دستهبندی سازوکارهای تأمین مالی زنجیره تأمین بر اساس «زمان وقوع فعالیت تأمین مالی»، به طبقهبندیهای زیر میرسیم:
- چرخه تدارکات: این مربوط به مدت زمان پس از دریافت سفارش توسط فروشنده و قبل از ارسال محصولات یا خدمات به خریدار است. چرخه تدارکات ممکن است با مرحله قبل از ارسال، که شامل دوره تولید است، همپوشانی داشته باشد.
- چرخه تبدیل (موجودی و تولید): این چرخه که اغلب «در حال حمل» نامیده میشود، نشاندهنده انتقال از مواد به محصولات نهایی است. از این رو، شرکت موجودی مواد، کارهای در حال انجام و برخی از محصولات نهایی اما هنوز ارسال نشده را نگه میدارد. هدف یک شرکت، فشردهسازی چرخه تبدیل وجه نقد خود است. با این حال، اهداف نهادهای زنجیره تأمین اغلب با هم در تضاد هستند. هماهنگی بین این نهادها میتواند کارایی کلی زنجیره تأمین را افزایش دهد.
- چرخه فروش/توزیع: این چرخه که «پس از ارسال» نیز نامیده میشود، شامل مواردی است که کالاها میتوانند از قبل به عنوان سفارشهای معوق فروخته شوند. نقطه انتقال مالکیت، مشخص میکند که آیا یک کالا «در حال حمل» است یا «پس از حمل».
همانطور که در جدول فوق مشخص شده است، سازوکارهای تأمین مالی زنجیره تأمین ممکن است در فواصل زمانی مختلف، که توسط رویدادهای خاص زنجیره تأمین ایجاد میشوند، ظاهر شوند.